کمی فکر کن...شاید به یاد آوردی

علیرضا رحمانی /// هفت سال پیش...آثار شوکش هنوز در بدنم هست . چه نادر بود آن اتفاق . در آن لحظه که شنیدم به تیم رقیب رفتی ، صحنه ها از جلوی چشمانم به سرعت رد میشدند . آن گلت به الاتحاد و آن پیراهن که به داخل تماشاگران انداختی ... به نظر خودت بعد از رفتنت به تیم رقیب با آن پیرهن چه کردند ؟؟؟

 

 خوب به یاد دارم ... بازی اول لیگ با ابومسلم را که چطور جلوی هواداران قرمز خم و راست میشدی . گویا حقوق بگیر آنها بودی . خوب به یاد دارم که به ما گل زدی و آنقدر خوشحال بودی که صدای شکستن قلبهای ما را نشنیدی . آنقدر محکم بر سینه میکوبیدی که یکی از ما درجا سکته کرد ومُرد .

سخت است نوشتن با نفرت . سخت است توصیف کسی که در عرض چند ساعت عرش را با فرش عوض کرد . محبوب دیروز من ، شک نکن از ناکامی ات در این چندسال بسی خوشحالم و خوشحالیم . تو نمک خوردی و نمکدان را نابود کردی و جزایش را دیدی . هفت سال را بدون جام سپری کردی ... پنالتی را در فینال خراب کردی و همانان که عاشقت بودند ، کافرت شدند . رفتی لیگ آزادگان بازی کردی . محروم شدی و آنقدر به التماس افتادی تا تیمی مثل گهر تو را بخواهد . دنیا دار مکافات است . کسی که میتوانست لژیونر باشد شد سربار باشگاه هایش . اصلا مظلوم واقع نشدی ، بلکه مانند یک مجرم بی وجدان ، تقاص گناه هایی را دادی که با لذت انجام دادی .


ظهر دوشنبه شوکی دوباره به بازار نقل و انتقالات وارد شد . شوکی تلخ . تلخ تر از رفتنت .  برگشتی اما نیکبخت آن سال کجا و نیکبخت امسال کجا ؟ آن هافبک چپ گزیر پا حالا شده یک بازیکن بی مشتری که باید سفید امضا کند  . شنیدم گفتی در مورد حضورت در پرسپولیس نظری نداری ؟ جدا ؟ نمیخواهی کمی فکر کنی ؟ فکر کن ، شاید اشکهای ما ، پوسخندهای دشمنان را به ما و حتی مصاحبه های ناجوانمردانه ات را به یاد بیاوری . کمی فکر کن تا به یاد بیاوری که گفتی از پیراهن آبی متنفرم . کمی فکر کن ، شاید عقلت تو را از آبی پوش شدن منع کند ؛ آخر دل که نداری . دل که نداری بفهمی دل شکستن چیست ...


آقایی که یکزمانی پشتت باید آمبولانس راه میوفتاد تا کشته مرده هایت را جمع کند . آقایی که مجله ها با عکس تو رکورد فروش میشکاندند . یاغی دیروز و پشیمان امروز ... با چه رویی برگشتی ؟ گفتی میگوییم تو هم مثل بائو ؟ آیا برای دیدن بائو هم مردم از جانشان میگذشتند ؟

خب گوش کن . برای تیم محبوبمان ، استقلال ، خوب بازی کن و اصلا هم حرف از تعصب و عشق آبی نزن . خانه تو از فرش تا سقف قرمز است . مجبوریم که تحملت کنیم و رویای محبوبیت دوباره در سر نداشته باش چون این جماعت از خوارج تنفر دارند . آن هم خوارجی که یکزمانی خودشان سپه سالارمان بودند .

اینها را بخوان و بدان که اگر تک ستاره هم شوی ، اگر در فینال آسیا هم گل بزنی ، اگر بهترین آسیا و جهان شوی باز برای ما نیکبختی ، همان کسی که خیلی راحت ول کرد و رفت . همان آقایی که برای پیروزی پرسپولیس نود دقیقه ذکر میگوید .

 بی سر و صدا برگشتی اما نمیگذاریم بی سر و صدا ماندگار شوی...

نظرات 1 + ارسال نظر
شاهین جمعه 14 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 16:22 http://3marholor.blogfa.com

سلام
مگه نمیگیم لیگ حرفه ای - بازیکن حرفه ای پس باید بازیکن حرفه ای این اجازه را داشته باشد که شرایط را بررسی کند و باشگاهی را انتخاب کند که فکر می کند به نفع اوست و با تمام وجودش برای آن تیم بازی کند و اگر فصل بعد شرایط تغییر کرد بازیکن اگر از نظر قرارداد مشکل نداشته باشد باز هم می تواند با توجه به شرایط جدید تیمش را انتخاب کند.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد