تا نفس هست ، امید هست ...

علیرضا رحمانی /// من یک جوان ایرانی هستم و مانند تمام هم سنهایم در دیگر نقاط دنیا افکار و آمال زیادی در سر دارم که به دنبال محقق کردن آنها هستم . اینکه کشور من کجای دنیاست و اینکه یک میانسال سوئدی در مورد ایران و ایرانی چگونه فکر میکند شاید برایم مهم باشد اما نمیتواند مرا به رسیدن به بن بست اجبار کند ...

هنرمند

علیرضا رحمانی /// این نوشته نه یک تراژدی ست نه بازتاب یک توهم شیرین .

میخواهم داستانی را برای شما تعریف کنم که خیلی ها باوش ندارند و خیلی ها هم به چشم یک قصه اسطوره ای نگاهش میکنند .میخواهم از جوانی بگویم که بزرگترین هنرش بی هنریش بود . او برای بلد شدن هنرهایی که هر روز از کنارشان  رد میشد و دوستی با هنرمندهای جامعه اش ترجیح داد تلاشی خرج نکند . او حتی کسانی که خیلی مفت و راحت میخواستند نقش آموزگار را برای او بازی کنند پس زد .